سوی دیار عاشقان♥ |
|||
17 / 5 / 1392برچسب:, :: 20:37 :: نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss
الهی، خروج از ماه مبارک رمضان را برای ما مقارن با خروج از تمامی گناهان قرار ده و هرآنچه از عیدی بر بندگان برگزیده ات به پاس بندگی خالصانه عطا خواهی فرمود، به ما هم عنایت فرما.
ندايي در گوشم گفت: مسافر رمضان! به آخر رسيدي...
ايستگاه آخر است بايد پياده شوم ندايي در گوشم گفت: مسافر رمضان! به آخر رسيدي... حرف رفتن است ... نگراني از فاصله است هراس دور شدن دوباره است
حرف از رفتن رمضان را با كدامين زبان و كدامين كلمات جفت و جور كنم كه شرمندگي ام داخلش نباشد!؟ حق را ادا کرده باشم و دين بر گردن حقيرم نگذارم از دعاي وداع آغاز مي کنم از نگراني ام و از التماس هايم به خدا خدايا از تو مي خواهم به ذات بزرگوار و كاملت كه اگر گناهى به گردن من باقى مانده است كه آنرا نيامرزيده اى يا مى خواهى مرا به جرم آن عذاب كنى يا بدان مرا بسنجى ، ببخشي و از اعماق وجودم مى خواهم كه سپيده دم طلوع نكند تا تو آنها را بر من نبخشيدي از تو ممنونم که مرا به ضيافت رمضان، ماه رحمت و بخششت راه دادي و مرا در زير بار نعمتهاى بيکرانت جاي دادي از تو ممنونم که مرا بر روزه اين ماه و نماز و عبادتش به آخرين شب رساندي و هزاران بار از تو ممنونم که مرا يارى كردى بر انجام فرائض اين ماه
خدايا بر من منت گذار و از من بپذير اعمالي را که در ضيافت تو به انجام رساندم خدايا از تو مي خواهم بهترين گذشت و عفو و چشم پوشى و آمرزش را بر من داشته باشي خدايا از تو مي خواهم هر خير و خوبي و مطلوبي را به رسم لطف و کرامتت بر من عطا کني به حق بزرگترين و بهترين ماهي که بر من گذشت، نگهدارى دين و رهايى از دوزخ را نصيبم کن وداعى كه من از اين ماه مى كنم وداع فنا و مرگ گناههانم قرار ده و در عوض توفيق سال آينده را نيز بر من عطا کن و جز اين چه بخواهم از تو سفرههاي ضيافت نور در آخرين روزها يک به يک برچيده مي شود آخرين دعاها، سورهها، نيايش ها، التماس ها، اشک ها يا رب يا رب ها خوانده ميشود و اشک بي قراري سر ريز مي شود مرا آفريدي و به من نام هاي زيباي خودت را ياد دادي تا در قدر رمضان يا بهتر بگويم در قلب رمضان تو را به هزار و يک اسم بخوانم آنچه در اين ماه بر من گذشت سراسر خير و برکت بود واينک به پايان رسيدم نگرانم از قول و زنجيري که پاي شيطان را باز مي کند و مرا از تو دور مي کند ميخواهم به برکت اين ماه از تو بخواهم که کمکم کني آنگونه که در اين روزها دور بودن از شيطان را ياد گرفتم در تمام سال آن را اجرا کنم بگذشت مه روزه، عیــد آمد و عیــد آمد
وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَ اَهْــــــــــلَ الْعَفْوِوَالرَّحْمَةِ وَاَهْـــلَ التَّقْوى وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الْیَومِ الَّذى جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَلِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ ذُخْراً [وَشَرَفاً] وَمَزِیْداً اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُدْخِلَنى فى کُلِّ خَیْرٍ اَدْخَلْتَ فیهِ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُخْرِجَنى مِنْ کُلِّ سُوَّءٍ اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ خَیْرَ ما سَئَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصّالِحُونَ وَاَعُوذُ بِکَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْه ُعِبادُکَ الْصّالِحُونَ
و در آخر
***
حقیقت عید چیست/ فضیلت و اعمال شب و روز عید سعید فطر شب و روز عید سعید فطر، بهترین فرصت برای جمع بندی و محاسبه اعمال خود در ماه مبارک رمضان است. همچنین فرصت مناسبی است تا اعمال ماه رمضان را با اعمال مخصوصی که برای شب و روز عید فطر، وارد شده، تکمیل کنیم. به همین جهت برخی از آن اعمال را از کتاب ارزشمند المراقبات آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی نقل میکنیم.
حقیقت عید چیست؟ عید زمانى است که خداوند متعال براى جایزه دادن و بهره مند کردن بندگان از نعمتها، آن را در میان روزها انتخاب مىکند، تا براى گرفتن خلعتها و عطایا جمع شوند و به همگان اعلام کرده است که به درگاه او روى آورده و با اعتراف به بندگى و آمرزش خواستن از گناهان و عرضه نیازها و آرزوهایشان براى او تواضع نمایند.
خداوند نیز در تمام این موارد به آنان وعده اجابت و اعطایى بالاتر از آرزوهایشان بلکه بالاتر از آنچه در دل بشرى خطور کرده، داده است. دوست دارد در چنین روزى به او خوش گمان بوده و جانب امیدوارى به قبول خداوند و آمرزش و عطاى او را بر جانب ترس از رد و عذابش ترجیح بدهند.
و ناامید ورشکسته در این روز از معنى عید غافل و سرگرم آرایش خود براى مردم و کف زدن و شانه کردن مو بوده و از امر مهم درخواست عطوفت و رحمت پروردگار غافل است.... خلاصه خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه عبادت خود قرار داده و بندگانش را در روز عید فرا خوانده تا براى گرفتن جوایز و هدایا جمع شوند.
گروههاى مختلف مردم در برابر عید مردم در رابطه با عید به چند دسته تقسیم مىشوند: [1 -] عدهاى روزه را تکلیفى بیش ندانسته و فقط با خوددارى از خوردن و نوشیدن و همسران، خود را به ناراحتى مىاندازند. امّا اعضاى بدن خود را از گناهان حفظ نکرده و با دروغ و غیبت روزه خود را نقض کرده و با تهمت، افترا، فحاشى به خدمتکار و آزار او روزه خود را از بین مىبرند. و در عین حال با کمال اطمینان خود را از فرمانبرداران مىپندارند و گمان مىکنند که بر پروردگار جهانیان منتى دارند ولى نمىدانند که با گناهان و نادانیشان نزد عاقلان رسوا شده و روزه آنان مورد قبول خداى خدایان قرار نمىگیرد. چنین کسانى اگر در عید به عنایت خداى متعال خوش گمان بوده و در مکان نماز گزاردن خود از پروردگارشان آمرزش بخواهند، شاید خداوند متعال هنگام اعطاى جوایز آنان را نیز مورد آمرزش خود قرار داده و با فضل خود بعضى از پاداشهاى خود را نصیب آنان نماید.
[2 -] دستهاى نیز مىدانند که این خداست که در تکالیف بر آنان منت داشته، و روزهاى کامل است که همراه با بازداشتن اعضاى بدن باشد. از این رو مواظب اعضاى بدن خود نیز هستند، اما گاهى خلافى از آنان سر زده و با بیم و امید مرتکب گناهى مىگردند. با ناراحتى روزه گرفته و به اندازهاى که حال دارند مستحبات را بجا مىآورند. کارهاى خوب و بد را با هم مخلوط نموده و با ترس و خجالت، حیا و امیدوارى وارد عید مىشوند.
خداوند آمرزش، پاداش و تبدیل گناهان به کارهاى نیک را به آنان وعده داده و با عطایاى خود پاداش عبادتهاى آنان را بطور کامل و به گونهاى که بالاتر از آرزویشان باشد، به آنان عنایت مىکند.
[3 -] گروهى از روى عادت و با غفلت روزه گرفته و در ماه رمضان نیز مانند سایر ماهها در غفلت بسر برده، مرتکب گناهان شده و از روى عادت نیز وارد عید مىشوند. سرنوشت این گروه، به خواست خداوند بستگى دارد. ممکن است عنایت خدا شامل حال آنان شده و فقط بخاطر فرا رسیدن عید یا به جهت کرامت بعضى از اعمال نیکوکاران آنان را مورد آمرزش خود قرار دهد، یا بدى کردارشان آنان را از رحمت خداوند خارج نموده و به ورشکستگان ملحق شوند.
[4 -] دستهاى نداى خداوند را در این ماه لبیک گفته و با تمام توان در مراقبت دستورات الهى تلاش کرده و براى بدست آوردن رضاى خداى متعال در پى بدست آوردن تمامى خیرات هستند و عبادات زیادى بجا مىآورند در حالى که دلهاى آنان به سبب آگاهى خود به کوتاهى در شکرگزارى نعمت تشریف با این ندا ترسان بوده، و قدر منت خداوند متعال بر آنان، بخاطر اجازه به نزدیکى به او و خدمت و عبادت او را مىدانند.
خداوند متعال هم خدمت آنان را قبول، از سعى آنان تشکر مىکند و با کرامتها و انواع عنایات خود آنان را پاداش مىدهد، با هدایتهاى بیشتر آنان را بزرگ داشته، با نور قرب خود آنان را مىپوشاند و آنان را به دوستان برگزیدهاش ملحق مىنماید.
[5 -] گروهى نیز نداى خداوند متعال، سختى گرسنگى و شب زندهدارى را براى آنان از بین برده، با اشتیاق و شکرگزارى، حتى با شادمانى و مستى با آن روبرو شده، براى رفتن و مسابقه جدیت به خرج داده، با روح و عقل خود بخوبى خطاب خداى خدایان را اجابت مىکنند، براى از بین بردن حجاب با بذل جان همت کرده و با قرب به او به مراد رسیده و به پروردگار بندگان متصل شدهاند. پروردگارشان آنان را به خوبى پذیرفته، نزدیک کرده و در پناه خود، در جایگاه صدق بهمراه دوستان و برگزیدگانش مىنشاند با جام لبریز خود آنان را سیراب کرده و به زیبایى، نور، شادمانى و سرورى مىرسند که کسى توان تصور آن را نداشته، چشمى آن را ندیده و کسى از آن چیزى نگفته است.
روز عید زمان آشکار شدن آثار اعمال ماه رمضان و اعطاى پاداش عبادتهاى آن مىباشد. بنابراین کسى که بخوبى از خداوند متعال در شب عید مراقبت نموده، کوتاهىهاى خود را در ماه رمضان، در شب فطر جبران نماید و خود را براى عید آماده کند و از بندگان صالح خدا شود، امید است همانگونه که خداى متعال آنان را در روز عید قبول مىکند، او را نیز پذیرفته، و او را از الطاف خاص خودم محروم ننماید، و بعد از اعتراف به کوتاهى در عبادت و جبران آن، خداوند او را مورد محاسبه دقیق قرار نداده و با او نیز مانند بندگان گرامیش و شهدا و صدیقین که شایسته بخشش او هستند رفتار کند.
اهمیت عبادت در این شب عبادت در این شب بسیار مهم است. از امام سجاد علیه السّلام روایت شده است که به فرزندانش در مورد این شب سفارش کرده و مىفرمود: «این شب کمتر از آن شب نیست.» منظور حضرت علیهالسّلام شب قدر بود. با این کلام تصریح مىکند که شب فطر کمتر از شب قدر نیست. بنابراین لازم است عمل کننده در این شب بیش از شب قدر جدیت نماید. زیرا این شب علاوه بر این که به این جهت شرافت دارد وقت پاداش و آخر کار نیز بوده و بهمین جهت احتیاج به جدیت زیاد دارد.
اعمال شب عید فطر [1 -] مهمترین کارها در این شب بعد از جستجوى ماه و دیدن آن، خواندن دعایى است که هنگام دیدن ماه خوانده مىشود و در صحیفه سجادیه آمده است و نیز سلام و تضرع کامل به نگهبان شبش که از معصومین علیهم السّلام است و توسل به آنان جهت جدیت ایشان در اصلاح اعمال این ماه او.
همچنین باید اعمال ماه رمضان و خود، دل، روح، ضمیر، ظاهر، باطن، تمامى وجود و جزء جزء وجود خود را تسلیم آنان نموده و از آنان بخواهد که واسطه شده و از خدا بخواهند او را تا رمضان آینده و تمامى عمر موفق بدارد.
به طور کلى باید قصد او در این توسل اصلاح تمام مفاسد ماه، سال و عمرش بوده و تمام نواقصش را کامل نماید. باید در تملق گفتن و لطیف نمودن معانى تضرع، توسل و تسلیم خیلى جدیت کرده و امیدوارى کامل خود را به پذیرش آنان آشکار نماید، و بخاطر آنان به درگاه خداوند شکرگزارى نماید. آنگاه این شب را با همان اعمال قلبى و بدنى که در شبهاى قدر گفتیم، مگر اعمال مخصوص به هر کدام از آن شبها زنده بدارد.
[2 -] غسل به هنگام غروب. [3 -] بعد از نوافل مغرب در حالى که دستهاى خود را بلند کرده است بگوید: «یا ذا المنّ و الطّول، یا مصطفی محمّد و ناصره، صلّ على محمّد و آل محمّد، و اغفر لی کلّ ذنب احصیته، و هو عندک فی کتاب مبین» آنگاه سجده کرده و صد بار در سجده بگوید: «اتوب إلى اللّه» سپس حاجت خود را بخواهد که اگر خدا بخواهد برآورده مىگردد.
[4 -] بعد از نماز مغرب، عشا، صبح و عید این تکبیر را بگوید: «اللّه اکبر لا اله الا اللّه و اللّه اکبر و للّه الحمد اللّه اکبر و الحمد للّه على ما هدانا». بهتر است این تکبیر را در پى این نمازها ترک نکند.
[5 -] مستحب است بعد از نماز مغرب و عشا دو رکعت بجا آورده در رکعت اول بعد از سوره فاتحه صد بار سوره اخلاص و در رکعت دوم بعد از سوره فاتحه یک بار سوره اخلاص بخواند. آنگاه قنوت خوانده، به رکوع رود، سجده کند و سلام بدهد. آنگاه سجده کرده و در سجده صد بار بگوید: «أتوب إلى اللّه» از امیر المؤمنین علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: «قسم به کسى که جانم بدست اوست کسى این عمل را انجام نمىدهد و چیزى از خدا نمىخواهد مگر این که خداوند به او اعطا مىکند گرچه گناهان او به عدد شنهاى «عالج» باشد. و اگر حال عبادت دارد عمل بعد را نیز انجام بدهد.
[6 -] دو رکعت نماز که در رکعت اول هزار بار و در رکعت دوم یک بار«قل هو اللّه احد» خوانده و بعد از سلام دادن سجده کرده و در سجدهاش صد بار بگوید: «أتوب إلى اللّه» سپس بگوید:«یا ذا المنّ و الجود یا ذا المنّ و الطّول یا مصطفی محمّد صلّ على محمّد و آل محمّد. و حاجات خود را بگوید» و بعد دعایى را که در اقبال روایت شده است بخواند. کسى که چنین کند، حاجت او برآورده مىگردد. و اگر براى این عمل نشاط ندارد عمل بعد را انجام دهد.
[7 -] ده رکعت نماز بجا آورده، و در هر رکعت یک بار حمد و ده بار سوره اخلاص خوانده و بجاى ذکر رکوع و سجود ده بار بگوید: «سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الا اللّه و اللّه اکبر» و بعد از پایان آن هزار بار استغفار نموده و در سجده شکر بگوید: «یا حىّ یا قیّوم یا ذا الجلال و الاکرام یا رحمن الدنیا و الآخرة و رحیمهما یا ارحم الرحمین یا اله الاوّلین و الآخرین، اغفر لی ذنوبى و تقبّل صومى و صلاتى.»
روایت شده است: «کسى که این عمل را انجام بدهد قبل از این که سرش را از سجده بردارد، آمرزیده شده، روزه او قبول و گناهان او بخشیده مىشود». اگر این هم براى او سخت است عمل بعد از انجام بدهد.
[8 -] چهارده رکعت نماز، که در هر رکعت یک بار «فاتحة الکتاب» و «آیة الکرسى» و سه بار«قل هو اللّه احد» مىخواند. روایت شده: «کسى که این عمل را انجام دهد، خداوند در مقابل هر رکعت، عبادت چهل سال و عبادت تمام کسانى را که در این ماه نماز خوانده و روزه گرفتهاند، به او عطا مىفرماید». و اگر براى این هم، حال ندارد، عمل بعد را انجام دهد.
[9 -] شش رکعت نماز، که در هر رکعت پنج بار «قل هو اللّه احد» مىخواند. روایت شده: «کسى که این نماز را بجا آورد، شفاعت او در مورد خانوادهاش قبول مىگردد، گرچه سزاوار آتش باشند».
[10 -] خارج نمودن فطریه. در روایت آمده است: «اگر فطریه خارج نشود، روزه رد خواهد شد.» و «فطریه نقص زکات مال را از بین مىبرد. روزه با آن کامل شده و مانند صلوات فرستادن بر پیامبر در نماز است. و همانگونه که کسى در نمازش بر پیامبر صلوات نفرستد، نماز ندارد، همانگونه هم کسى که عمدا آن را ترک کند روزه ندارد.»
[11 -] از مهمترین اعمال این شب زیارت امام حسین علیهالسّلام است.
[12 -] و نیز از مهمترین کارها به پایان بردن آن با تسلیم اعمال به نگهبان شب است، همانگونه که شبهاى شریف دیگر را ختم مىنمود و قبلا در مورد آن سخن گفتهایم.
اعمال روز عید فطر [1 -] از کارهاى مهم، توسل به حامى و نگهبان آن روز و شفیع قرار دادن او در اول آن و مبالغه در آن به اندازه بزرگى این روز است.
بزرگى این روز نیز به اندازه بزرگى تمام اوقات و حالات او در ماه رمضان مىباشد. زیرا این روز وقت آشکار شدن ثمره، اعطاى جوایز و فهم قبول یا رد شدن، رضا یا خشم، نزدیکى یا دورى و خوشبختى یا بدبختى است. بدین جهت بنده سعادتمند باید در این مقام بخوبى ادب را رعایت نموده و آثار بد تمام گناهان خود را در روزها و شبهاى این ماه از بین برده و کرامتهاى الهى و الطاف خداوندى را که در طول ماه ضایع کرده، اصلاح کند. و خلاصه مىتوان با رعایت کامل ادب در یک ساعت تمام کوتاهیهاى خود در اعمال مهم ماه رمضان را جبران و گناهان را تبدیل به نیکیها نموده و به درجات بلندى برسد.
[2 -] غسل نیز تأکید شده است. غسل خود را با «بسم اللّه» شروع کرده و بعد از انجام آن بگوید: «اللّهم اجعله کفّارة لذنوبی، و طهّر دینی، و اذهب عنّی الدّرن» خدایا این را کفاره گناهانم قرار ده، دینم را پاک گردان و پلیدیها را در من از بین ببر. آنگاه نماز صبح را آنگونه که شایسته است بجا آورده و سپس خدا را شکر نموده و دعایى را که از شیخ بزرگ محمد العمرى - قدس سره العزیز - نقل شده بخواند.
[3 -] اندوه به خاطر غیبت امام زمان و دعا براى فرج او و خواندن دعاى ندبه. [4 -] قبل از خروج از منزل به نیت انجام دستور خداوند (نماز عید)، با یک یا چند دانه خرما افطار نموده، و دعایى را که در این مورد رسیده است بخواند. زیرا در این دعا نیز امامش - درود و سلام خدا بر او و پدران و فرزندانش - ذکر شده و باید در مضمون دعا تأمل کند. زیرا دعا به روشنى مىگوید که رفتن به سوى نماز، رفتن به طرف خداوند است....
در نماز عید، تکبیر اهمیت زیادى دارد. بهمین جهت باید براى به دست آوردن روح تکبیر تلاش نمود. در کتاب «مصباح الشریعه» به نقل از امام صادق علیهالسّلام آمده است که فرمودند: بندهاى که تکبیر بگوید ولى قلبا از حقیقت آن روگردان باشد، خداوند به او مىگوید: با من نیرنگ مىکنى. به عزت و جلالم قسم تو را از شیرینى ذکرم محروم نموده و نمىگذارم به من نزدیک شده و از مناجاتم لذت ببرى.
مطلب مهمى که انسان باید آن را رعایت کند، این است که بداند در رابطه با این نماز از او چه مىخواهند، و چگونه باید مراقب خداوند بوده و چه حالى باید داشته باشد. به این جهت که تکلیف به نماز گرچه در همه جا از باب عنایت، لطف و احضار بندگان به مقام حضور است ولى در بعضى از آنها جهت ترس بیشتر بوده و بعضى دیگر فقط جهت ایجاد رغبت است.
مثلا نماز آیات از روى لطف و عنایت، ولى در مقام ترس از خشم و نازل شدن بلا واجب شده تا از شمول بلا امنیتى حاصل و بلا به وسیله نماز دفع شود. نماز عید نیز فقط براى گرفتن جایزه و کامل کردن نقصها و اعطاى بخششهاست. خلاصه تشریع عید و نماز آن به منظور اظهار رأفت و رحمت، گستراندن جود و کرم و بخشش به مردم است.
اجازه عمومى در این مقام اقتضا مىکند که بساط قهر و غضب برچیده و بیرقهاى الطاف پروردگار افراشته شود. و خوف و ترس با این امر سازگارى ندارد، گرچه بنده مرتکب گناهان جهانیان شده باشد.
خوش گمانى به خداوند در این روز در این منزل از منازل سالک جا دارد به خداوند خوش گمان بوده و به بخششهاى بزرگ و عطایاى عالى او امیدوار باشد. به اندازه خوش گمانى به خداوند، لطیف نمودن درخواست عطوفت و رعایت آداب اطمینان به وعدههاى خدا، جوایز نیز بیشتر شده، ابرهاى جود باریده و مبارکى این روز آشکار مىگردد.
بندهاى در این روز نترسیده و انتظار خشم خداوند را ندارد مگر کسى که به او بدگمان بوده و امید به فضل او را در خود تقویت نکرده باشد و احتمال بدهد الطاف خدا شامل حال او نشود و ممکن است کسى به خاطر بدگمانى در چنین اوقاتى، از لطف و رحمت الهى محروم شود.
بنابراین به حکم عقل و ادب و ایمان لازم است که امید بنده به ندیده گرفتن گناهان، عفو آن، بخشش نعمتهاى خدا و رسیدن به آرزوها و اهداف، قویتر از ترس از مجازات و ذلت و خوارى باشد، و گرچه از بندگان صالح خدا نباشد خود را در میان آنان وارد کند، با صورتهاى آبرومند دوستان خداوند به او روى آورد، گرچه روى او از ستم گناهان سیاه شده باشد. خداى متعال به این مسائل توجه نمىنماید، زیرا فراگیر نمودن احسان در چنین اوقاتى با حکمت او مخالف نیست.
بنابراین هیچ مانعى در راه شمول بخشش و گسترش جود و فضل خداوند نمىباشد. نمازگزار بعد از توجه به این امور و تأثیر گرفتن از آن با حیا و امید زیاد در مصلّى حاضر شده و با شرمسارى با گوشه چشم نگریسته و با امیدوارى چشم مىدوزد، و با آداب و شرایط آن نماز مىخواند، فرادى یا با جماعت، هر کدام که مناسب با حال اوست همراه با رعایت اخلاص. البته اگر بتواند با جماعت بخواند بهتر است.
در صورت فرادى خواندن، مىتواند دو رکعت بخواند یا چهار رکعت که در دو رکعت اول «سبح اسم» و «و الشمس» و در دو رکعت دوم «و الضحى» و «قل هو اللّه احد» خوانده و در رکعت اول هفت تکبیر مىگوید: تکبیرة الاحرام، و پنج تکبیر بعد از قرائت که بعد از هر کدام از آنها دعاى معروف: «اللهم اهل الکبریاء...» را مىخواند آنگاه تکبیر دیگرى گفته و به رکوع مىرود.
اگر بخواهد مىتواند بجاى این دعا، دعاى دیگرى بخواند و هنگامى که از نماز فارغ شد تکبیر مذکور را گفته و تسبیح حضرت زهرا علیهاالسّلام را مىگوید و آنگاه دعایى را که براى بعد از نماز روایت شده است مىخواند که دعاى بسیار جامعى است. آنگاه با ذکر و دعاى زیاد باید از روز عید مواظبت نماید.
زیرا شیاطینى که در شهر رمضان زندانى و در زنجیر بودند و نمىتوانستند او را بفریبند، امروز رها شدهاند و شاید با دعا و تضرع به خداوند متعال در جهت حفظ او از شر آنان بتواند از آنان رهایى یابد. آنگاه دعاى ندبه را با حضور قلب مىخواند، دعایى که آداب معامله با خداى متعال، پیامبران و اولیاى او و رفتار پیروان با امام خود را بطور کاملى مىآموزد.
چگونه روز عید فطر را به پایان ببریم [5 -] روز خود را با توسل و واگذارى به نگهبان این روز که از معصومین علیهمالسّلام مىباشد و شفاعت خواستن از او به پایان برساند همانگونه که در سایر روزهاى شریف نیز چنین مىکرد و نباید در این جهت کوتاهى کند که این از کارهاى مهم است.
***
ماجرای نماز عید فطر امام رضا(ع) که نیمهکاره ماند نماز عید فطر سنت به جا ماندهای از پیامبر اعظم(ص) است که در طول تاریخ از سوی مسلمانان اقامه شده و اکنون با همان سبک و سیاق به ما رسیده است. اما این نماز پرفضیلت ـ که در زمان حضور امام معصوم بر همگان واجب است ـ در زمان خلفای عباسی تغییر کرده بود.
شهید مطهری در این باره میگوید: نماز عید خواندن، کتاب الله و سنّت رسولالله(ص) است اما چگونه نماز خواندن، سیره است. پیغمبر نماز عید فطر و عید قربان مىخواند، اینها هم نماز عید فطر و عید قربان مىخواندند، اما روش نماز خواندن به تدریج فرق کرده بود، سیره فرق کرده بود. کم کم دربارهاى خلفای عباسی مانند دربارهاى ساسانى ایران و قیاصره روم شده بود، دربارهاى خیلى مجلّل. لباس خلیفه و سران سپاه داراى انواع نشانههاى طلا و نقره بود. خلیفه وقتى مىخواست به نماز عید بیاید، با جلال و شکوه خاص و با هیمنه سلطنتى مىآمد. خودش سوار بر اسبى که گردنبند طلا یا نقره داشت مىشد و شمشیرى زرّین به دست مىگرفت، سپاه نیز از پشت سرش مىآمد، درست مثل این که مىخواهند رژه نظامى بروند. بعد مىرفتند به مصلّى، دو رکعت نماز مىخواندند و برمىگشتند. (مجموعه آثار استاد شهید مرتضی مطهری، جلد 17، صفحه 174)
این موضوع همه ساله رواج داشت تا اینکه پس از پذیرش ولایتعهدی از سوی امام رضا(ع)، مأمون از ایشان خواست نماز عید فطر آن سال (201 هجری) را اقامه کنند. شیخ مفید در جلد دوم صفحه 254 کتاب «الارشاد» از معتبرترین منابع روایی شیعه، این اتفاق را چنین شرح داده است:
امام رضا(ع) در پاسخ پیغام داد: تو خود شروطی را که در پذیرفتن ولیعهدی میان من و تو بود، به خوبی میدانی، پس مرا از نمازخواندن با نمردم معذور بدار. مأمون نیز در پاسخ به امام رضا(ع) گفت: میخواهم این کار را انجام دهی تا قلبهای مردم مطمئن شود و آنان فضل تو را بشناسند. پیک میان آندو همچنان رد و بدل میشد و مأمون نیز همچنان بر خواسته خویش پافشاری میکرد. بالاخره امام به او پیغام داد: دوست داشتم مرا از این کار معاف بدای، در غیر این صورت همانگونه که رسولالله(ص) و امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب(ع) برای نماز خارج میشد، من نیز همانگونه خارج میشوم. مأمون نیز گفت: هرگونه که میخواهی برای نماز خارج شو! مأمون به فرماندهان، نگهبانان و سایر اقشار مردم دستور داد تا صبح زود برای نماز به در خانه امام رضا(ع) بروند.
راوی (یاسر خادم و ریانبن صلت) میگوید: مردم در راهها و روی پشتبامها نشسته بودند و زنان و کودکان نیز جمع شده بودند. فرماندهان و لشکریان همگی سوار بر مرکبهای خود درِ خانه امام منتظر بودند تا اینکه آفتاب طلوع کرد. آنگاه ابوالحسن(ع) غسل کرد و جامهاش را پوشید و عمامهای سفیدرنگ و پنبهای را بر سر بست که یک سرِ آن را روی سینه انداخته و طرف دیگرش را میان دو کتف خود انداخته بود و کمی هم عطر زده بود. سپس عصایی بر دست گرفت و به همراهان خود فرمود: شما هم کاری را انجام دهید که من کردم. آنان پیشاپیش امام حرکت کردند.
امام در حالی که پاچههای شلوار را تا نصف ساق بالا زده بود و آستین را هم بالا زده بود، به راه افتاد. اندکی راه رفت، آنگاه رو به آسمان کرد و تکبیر گفت و صدای تکبیر اطرافیان نیز او را همراهی میکرد.
شهید مطهری در این باره میگوید: امام با یک حالت خضوع و خشوعى از همان داخل منزل که بیرون مىآمد، با صداى بلند شروع کرد به گفتن «اللَّهُ اکْبَرُ، اللَّهُ اکْبَرُ، اللَّهُ اکْبَرُ عَلى ما هَدانا وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلى ما اوْلانا». سالها بود که مردم این ذکرها را درست نشنیدهاند. امام که به در منزل رسید، فرماندهان سپاه و سران قبایل انتظار دیدن حضرت را به این شکل نداشتند، بىاختیار خودشان را از روى اسبها پایین انداختند و اسبها را رها کردند.
تاریخ مىنویسد: چون مىبایست پاها برهنه باشد و آنها چکمه به پا داشتند و چکمه نظامى را به زودى نمىتوان بیرون آورد، هرکس دنبال چاقو مىگشت که زود چکمه را پاره و پاهایش را برهنه کند. اینها نیز دنبال حضرت به راه افتادند. علامه سیدمحسن امین ادامه ماجرا را اینچنین شرح میکند: امام که به در اصلی خانه رسید، تکبیر گفت و مردم همگی تکبیر گفتند، آنگونه که گمان میرفت دیوارها نیز صدا به تکبیر بلند کردهاند و امام را همراهی میکنند.
مردم وقتی ابوالحسن(ع) را دیدند و صدای تکبیر او را شنیدند، شهر مرو یکپارچه در شور و غوغا فرو رفت. خبر این ماجرا به مأمون رسید. فضلبن سهل ذوالریاستین به او گفت: ای امیرمؤمنان! اگر رضا با این حالت به جایگاه نماز برسد، مردم را میشوراند و ما بر خون خود میترسیم. فردی را به سوی او بفرست که بازگردد.
سپس مأمون فردی را به سوی امام فرستاد و گفت: ما شما را به رنج و زحمت انداختیم و ما هرگز دوست نداریم که به شما رنج و سختی برسد؛ بازگرد تا فردی که همیشه با مردم نماز میخواند، امروز نیز اون نماز بگذارد. امام رضا(ع) کفش خود را طلبید و پوشید و سوار بر مرکب خود بازگشت. در آن روز مردم پراکنده شدند و نماز منظمی هم خوانده نشد.
ابن شهرآشوب در کتاب «المناقب» ابیاتی را که بحتری در مدح متوکل سروده، آورده است، ولی به حق این ابیات درباره امام رضا(ع) صدق میکند: هنگامی که از میان صفوف نمایان شدی / با دیدن سیمای تو، پیغمبر را به یاد آوردند و تکبیر گفتند تا این که به جایگاه نماز رسیدی/ در حالی که نور هدایت بر تن کرده بودی و این نمایان بود با خشوع که نشان از تواضع در برابر پروردگار بود/ راه رفتی و هیچ کبر و غروری نداشتی نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ بسم الله الرحمن الرحیم، وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ♥♥♥♥♥ اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ♥♥♥♥♥ اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً و َناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً ♥♥♥♥♥ اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ *(۲۵۵)* لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ *(۲۵۶)* اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ *(۲۵۷)* صدق الله العّلی العّظیم ♥♥♥♥♥ اللهم صل علی ، علی بن موسي الرضا مرتضي الامام التقي النقي و حجتك علی من فوق الارض ومن تحت الثري الصديق الشهيد صلاه كثيره تامه زاكيه متواصله متواتره مترادفه كأفضل ماصليت علي احد من اوليائک پرودگارا، بر علي بن موسي الرضاي برگزيده ، درود و رحمت فرست . آن پيشواي پارسا و منزه و حجت تو بر هر كه روي زمين و زير خاك است. بر آن صديق شهيد درود و رحمت فراوان فرست، درودي كامل و بالنده و از پي هم و پياپي و پي در پي، همچون برترين و درود و رحمتي كه بر هريك از اوليائت فرستادي. ♥♥♥♥♥ خیالت راحت ! من همان منم ؛ هنوز هم در این شب های بی خواب و بی خاطره، میان این کوچه های تاریک پرسه می زنم اما به هیچ ستاره ی دیگری سلام نخواهم کرد.. ♥♥♥♥♥ اللًّهُـ‗__‗ـمَ صَّـ‗__‗ـلِ عَـ‗__‗ـلَى مُحَمَّـ‗__‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗__‗ـَد و عَجِّـ‗__‗ـلّ فَّرَجَهُـ‗__‗ـم ♥♥♥♥♥ سکوتم را نکن باور..... من آن آرامش سنگین پیش از مرگ توفانم..... من آن خرمن ..... من آن انبار باروتم...... که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر.... ♥♥♥♥♥ ارادتمند : رئیس آبی ها Blues Boss آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها نويسندگان |
|||
|